خورشید طلائی ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
اباالفضل العباس فرزند امیر المؤمنین، برادر سید الشهدا، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین - علیه السلام - در روزعاشورا بود. عباس در لغت، به معنای شیر بیشه، شیری که شیران از او بگریزند است مادرش «فاطمه کلابیه» بود که بعدها با کنیه «ام البنین» شهرت یافت. امام علی - علیه السلام - پس ازشهادت فاطمه زهرا- سلام الله علیها- با ام البنین ازدواج کرد. عباس، ثمره این ازدواج بود. ولادتش شعبان سال 26 هجری در مدینه نوشتهاند و بزرگترین فرزند ام البنین بود و این چهار فرزند رشید، همه در کربلا در رکاب امام حسین - علیه السلام - به شهادت رسیدند. وقتی امیرالمؤمنین شهید شد، عباس چهارده ساله بود و در کربلا 34 سال داشت. کنیهاش «ابو الفضل» و «ابو فاضل» بود و از معروفترین لقبهایش، قمر بنی هاشم، سقاء، صاحب لواء الحسین، علمدار، ابو القربه، عبد صالح، باب الحوائج و ... است.
موضوع مطلب : معتمد خلیفه غاصب عباسی که نمی توانست وجود امام را در سامرا تحمل کند و دید آن همه مراقبت و سختگیری و شدت نسبت به امام حسن عسکری(ع)فایده ندارد تصمیم گرفت همچون اجداد نا پاکش آن بزرگوار را از سر راه خود بردارد.به همین خاطر با زهری که در غذای ایشان ریخت آن حضرت را مسموم کرده و آن امام بزرگوار را در حالیکه 6 سال از امامشتش می گذشت در سن 29سالگی در هشتم ربیع الاول سال 260هجری قمری به شهادت رساند. با شهادت امام حسن عسکری(ع)شهر سامرا در غم واندوه فرو رفت.صدای گریه و ناله از هر گوشه شهر بلند شد.همه بازارها تعطیل شد و سامرا چچون صحرای قیامت گردید و همه مردم از کوچک وبزرگ آماده نماز و تشبیع جنازه آن امام شدند.خلیفه معتمد عباسی مامورنی را جهت جستجو به خانه آن حضرت فرستاد تا خوب آن جا را بگردند تا شاید فرزند ایشان را پیداکنند اما وجود نازنین امام زمان(عج) را در آن جا پیدا نکردند.پس از آن خلیفه برای این که خود را در نزد مردم تبره کند و مسمومیت امام و به شهادت رساندن ایشان را کتمان کند و خود را بی تقصیر جلوه دهد برادر خود ابو عیسی بن متوکل را به خانه امام فرستاد.ابو عیسی علویان و هاشمیان و علماء و وزراء و اشراف را نزدیک خودطلبید و سپس پرده از روی جنازه مبارک امام برداشت و آن را به حاضران نشان داد و گفت:((این حسن بن علی عسکری(ع)است وبه مرگ طبیعی در بستر وفات کرده است.))گروهی از پزشکان درباری و قضات و خدمتگزارانی که درآن جا حاضر بودند به دروغ گواهی دادند. هنگامی که بدن پاک ومطهر امام حسن عسکری(ع)را کفن کردند و آماده نماز گزاردن شد جعفر بن علی برادر امام حسن عسکری(ع)و گروهی از شیعیان وارد خانه امام شدند.وقتی جعفر خواست بر جنازه امام نماز بگزارد هنگام تکبیر کودکی که چهره گند مگون و موهای مجعد داشت و چهره چون ماه می درخشید به جعفر نزدیک شد و ردای جعفر را کشید و گفت:((عمو من به نماز خواندن بر جنازه پدرم از توسزاوارترم.((جعفر که متعجب و دگرگون شده بود عقب ایستاد و آن کودک جلو آمد و بر بدن پدرش نماز گزارد سپس آن بدن پاک و مطهر را برداشته و در کنار آرامگاه پدر بزرگوارش حضرت هادی(ع)به خاک سپرد.جعفر که از این واقعه بسیار ناراحت شده بود نزد معتمد خلیفه عباسی آمد و واقعه را نقل کرد.معتمدنیز دستور داد تا خانه امام حسن عسکری(ع)را بگردند تا کودک را پیدا کنند ولی آن کودک پیدا نشد و با عنایت الهی تا به امروز محفوظ ماند.درود و سلام خداوند بر آن حضرت باد. لطفا نظر بدهید موضوع مطلب : کریم اهل بیت امام حسن(ع)درشب سه شنبه پانزدهم ماهمبارک رمضان سال سوم هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود.کینیه ی آن حضرت ابو محمد و اقاب ایشان:سید سبط امین حجت بر نقی زکی مجتبی و زاهد می باشد.مادرش سرور زنان حضرت فاطمه (س) دختر رسول خدا(ص)و پدرش امیرالمؤمنین حضرت علی(ع)بود و ایشان اولین فرزند این خانواده می باشد.نام مبارک ایشان را حضرت محمد(ص)جد بزرگوارش((حسن)) نامیدند.حسن در زبان عبری شبر نامیده می شود که نام فرزند حضرت هارون بود.امام حسن(ع)در چهره و سیماو در اخلاق و رفتار بسیار به حضرت علاقه ی زیادی به ایشان داشت و می فرمود:((هر که مرا دوست دارد بایدکه حسن را نیز دوست بدارد.))امام حسن مجتبی(ع)تا سن7سالگی تحت نظرحضرت رسول اللّه(ص)بزرگ شدند.پس از رحلت حضرت رسول(ص)و شهادت حضرت فاطمه(س)که چندماهی بیشتر فاصله نداشت امام حسن(ع) تحت ترتیب پدر بزگوار خود قرار گرفتند. موضوع مطلب : لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |